بسمه تعالی
بسمه تعالی
امید به آینده در قرآن
مارتین سلیگمن روانشناس معروف و استاد دانشگاه پنسیوانیا، اشاره میکند که علم روانشناسی در طول قرن بیستم عمدتاً به اختلالات روانی از جمله اضطراب، افسردگی، یأس و ناامیدی توجه کرد و از توجه به عواطف مثبت انسان غافل شد. بنظر او انسان دارای نیمه مثبت و نیم? منفی است و اکنون هنگام آن است که به جنبههای مثبت وجود انسان توجه شود و علاوه بر آسیبپذیریها به توانمندیها و استعدادهای انسان نیز توجه شود. در محور این نیمه مثبت، امید به آینده قرار دارد.
آدمی نیازمند امید به آینده است.
از این رو باید روزنههای امید را کشف کرد و به انسان نشان داد. به این منظور سلیگمن رو به مذهب میآورد و برای نخستین بار باب فضائل را در علم روانشناسی میگشاید. او به جدال روانشناسی و دین در طول قرن بیستم خاتمه میدهد و این دو را در کنار هم و بعنوان یار و یاور هم و در خدمت انسان قرار میدهد. او راز شاد زیستن را در رضایت از گذشته و امید به آینده میداند. در این مقاله تلاش شده است بابی برای امید به آینده بر مبنای قرآن کریم گشوده شود.
یکی از مهمترین نیازهای روانی انسان امید به آینده است. ادام? زندگی منوط به امید به آینده است. امید به آینده به انسان انگیزه، شادابی و نشاط میدهد. امید واقعی با خیالپردازیهای واهی متفاوت است. خوش خیالیهای غیر واقع بینانه، موجب خسران و پشیمانی میشوند.
امید به آینده، با فلسفه زندگی رابطه دارد. کسانی که فلسف? زندگی خود را بر مبنابی پوچگرائی قرار میدهند، ناامیدی را به دیگران القا میکنند. فلسفههای ساخت ذهن بشر، زایند? ذهن محدودی هستند که بدون آگاهی از آینده، امید یا ناامیدی را القا میکند. این ادیان الهی هستند که میتوانند نوید بخش امید به آینده در سایه ایمان، پرهیزکاری و عمل صالح باشند. تنها آفریننده از آینده خبر دارد و تنها اوست که میتواند به مؤمنان بشارت امید به آینده و به کافران انذار دهد. بنابراین امید به آینده به مشیت الهی مربوط میشود. مشیت الهی بر این قرار گرفته است که کسانی که در مسیر الهی قرار دارند، پیروزی و رستگاری را امید داشته باشند اما دیگر نمیتواند نوید بخش امید به آینده باشد. زیرا لذت پرستی در نهایت به پوچی منجر میشود انسان با ناگزیر باید لذتهای مادی را رها کند.
از این رو امید به آینده با معنویت پیوند میخورد. مبنای معنوی برای امید به اینده در قرآن بخوبی جلوهگر شده است. آیات، سورهها، قصص و امثال قرآنی، بیانگر امید به آینده برای صالحان، مؤمنان، صابران و پرهیزگاران است. کسب فضائل و ترک رذائل نوید بخش امید به آینده است و این دو باید پابه پای هم پیش بروند.
انسان در پرتو قرآن، موجودی ابدی است و دنیا پلی است برای زندگی جاوید. قرآن بارها تأکید کرده است که زندگی اخروی بهتر از این دنیای زودگذر است.
دنیا آزمایشی است برای انسان و فرصتی برای کسب رهتوشه و انسان پاداش اعمال خوب خود را دریافت خواهد کرد و سزای اعمال بد خود را نیز خواهد چشید. اما مهربانی خداوند غلبه دارد بر غضب او. خداوند در قرآن نویده داده است که در برابر هر کار خوب ده برابر پاداش داده خواهد شد اما در برابر هر کار نامطلوب به همان میزان مجازات خواهد بود(انعام، 160). جهان آفرینش بر مبنای عدل الهی قرار دارد، ایمان به عدالت خداوند، موجب پرهیزگاری میشود و پرهیزگاری، موجب نجات، در قرآن بارها تکرار شده است که سرانجام از آن پرهیزگاران است. بنابراین امید به اینده نیز در گرو پرهیزگاران است.
انسان بطور تصادفی به این جهان نیامده است. عالم محضر خداوند است. ذرهای کار خوب و بد از دید او پنهان نمیماند و همه چیز ثبت و ضبط میشود. قرآن سؤال میکند که آیا انسان نمیداند که خداوند میبیند؟ از این رو، امید به آینده، مبتنی بر جهانبینی توحیدی است.
در قرآن مثالها و نمونههای فراوان در زمینه امید به آینده وجود دارد. از جمله سور? یوسف. داستان حضرت یوسف(ع) نمونهای است برای امید به آینده در سایه صبر و پایداری در راه حق. این سوره نشان میدهد که چگونه یوسف(ع) از قعر چاه به اوج عزت میرسد. چگونه حسادت برادران موجب ذلت آنها میشود. چگونه خویشتنداری یوسف(ع) سرانجامی نیکو برای او به ارمغان میآورد و چگونه مکر و حیل? زلیخا، موجب ذلت او میشود. این داستان بیانگر نشیب و فرازهای زمانه و پیروزی نهائی حق و ناپایداری باطل است. و این که وعده الهی حق است و آینده در مشیت الهی است (لقمان، 34، 33)
در اندیش? قرآنی، یأس از جنود شیطان و امید از جنودالله است. آن کس که به خدا اعتماد کند و تکیه گاه خود را خدا قرار دهد، پیروز نهائی است و هرکس به غیر خدا دل ببندد، زیانکار خواهد بود. در اندیش? قرآنی، انسان موجودی است بین خوف و رجا. اگر خوف او زیاد شود، امید به آینده از دست میدهد و اگر رجای او زیاد شود، سرکش و عصیانگر خواهد شد. خوف از عذاب الهی، خوف ممدوح است که موجب اصلاح خود و دیگران میشود و امید به آینده را بوجود میآورد. خوف از غیر خدا، خوف مذموم است که موجب اضطراب و تزلزل میشود. بنابراین انسان موجود تنها به وعدههای الهی دل خوش میدارد و به کار و تلاش روی میآورد تا از این دنیا ره توشهای برای سرای جاودان بیندوزد.